بدون تو هنوز هم جهان زیباست، آدمهای خوبی کنارم هستند، دوستانی دارم، مادر و پدر از همیشه مهربانترند، عاشق شدهام، دوستم دارد، هم نام توست و این هم درد است و هم شادی. هنوز دریا را دوست دارم، پیادهروی میکنم، از باران لذت میبرم، هنوز پرندگان میخوانند، آفتاب میدرخشد. سالها میگذرند و من بیشتر از تو دور میشوم. تو همیشه فقط چهارده سال داری و من هی پیرتر میشوم. من در لحظه هایم چیزی کم دارم، شنیدن نامم از دهانت وقتی برای کاری صدایم میزنی، جواب دادن به سوالهایت وقتی سردرگم ماندهای، شانههای مردانهات که میتوانست تکیهگاهم باشد، آغوشت که آرامشم باشد، تو را کم دارم وقتی که احساس میکنم تنهام، وقتی که گرفتهام.